شبی که ماه کامل شد
سهشنبه، 28 خرداد 1398: طبق معمول سهشنبهها با اِلی به سینما رفتیم، فیلم “شبی که ماه کامل شد” شاهکاری دیگر از نرگس آبیار عزیز. قبل
سهشنبه، 28 خرداد 1398: طبق معمول سهشنبهها با اِلی به سینما رفتیم، فیلم “شبی که ماه کامل شد” شاهکاری دیگر از نرگس آبیار عزیز. قبل
سهشنبه، 31 اردیبهشت 1398: ساعت سوم، دانشجویان کارشناسی ارشدم امتحان داشتند. به کلاس رفتم و برگهها را توزیع کردم و در کلاس قدم میزدم. هر
هرساله در تمام دانشگاههای سطح کشور و عموماً در ایام ماه رمضان، جلساتی تحت عنوان ضیافتِ اندیشه برای اساتید برگزار میگردد که هدف اصلی آن
چشمانم را باز کردم و طبق عادت همیشگی، اولین حرکت صبحگاهیام، بررسی کردن رایانامههایم (ایمیل) بود. آنتن بیسیم (وایرلس) گوشی را روشن کردم، خبری از
اخیراً با توجه به اینکه در حال ویرایش یک کتاب هستم، با افزونهای که روی نرمافزار وورد نصب میگردد و نام آن ویراستیار است، آشنا
قبل از هر چیز، از همه عزیزان بهخاطر عنوان نهچندان مرسوم و شاید تا حدودی بهدور از ادب این متن، پوزش میطلبم. زمانی که پرزیدنت
مادربزرگ مسنی دارم که معمولا ماهی یکبار ایشان را به مرکز بهداشت برده که چکها و تستهای پزشکی را برایشان انجام دهند. چندی پیش بعد
یکی از بهترین شیوههای آموزش زبان دوم یا سوم در دنیا که این روزها در سراسر دنیا، به خصوص آمریکا دنبال میشود، استفاده از سایت
مقالهایی که در ادامه به پیوست قرار گرفته، ترجمهای است توسط آقای دکتر محمد غلامزاده محمودی عضو هیات علمی دانشگاه شریف که یکی از سخنرانیهای
اخیرا بنا به دلایلی برخی از سختیهای دوران دانشجویام را بیاد آوردم. قصد کردم که اندکی از مشکلات دانشجویان فعلی و مشکلات آن زمان خودم